اگرچه در نظر مبتلایان به آکنه، این جوش ها چیزی جز غم و غصه و رنج نیستند، اما راهکارهایی وجود دارد که بتوانیم با این جوش های مزاحم کنار بیاییم، مثلا بگوییم جوش های محترم، از این پس من این کارها را می کنم و این کارها را نمی کنم و در عوض، شما هرچه سریع تر زحمت را کم کنید.
اگر همه کابوس ها، ترس های بچگی، ترس از مکان های مختلف که تا به حال تجربه کرده اید را کنار هم بگذارید بازهم ذره ای از ترسی که در ترسناک ترین خانه دنیا تجربه خواهید کرد نمی شود. "خانه اربابی مک کامی" در کالیفرنیا محلی است که بسیاری با اعتماد به نفس وارد می شوند و از سمت دیگر با داد و فریاد و در حالی که گریه می کنند و مادرشان را صدا می زنند خارج خواهند شد. این خانه همه را در هر شرایطی به بدترین شکل ممکن می ترساند.
راپونزل واقعی پیدا شد! داستان راپونزل را به خاطر دارید؟ راپونزل دختری بود که جادوگری به نام «گوتل» او را مانند یک زندانی پرورش داد و نام «راپانزل» (تربچه) را برای او انتخاب کرد. وقتی دختر به دوازده سالگی رسید، جادوگر او را در قلعهای در اعماق جنگل زندانی کرد که پله یا دری به بیرون نداشت؛ فقط یک اتاق داشت و یک پنجره. وقتی جادوگر به برج میرسید فریاد میزد: «راپانزل، راپانزل، موهای زیبایت را پایین بینداز تا بیاییم بالا.» در آخر هم این دختر با شاهزاده ای ازدواج می کند و تا پایان عمر خوب و خوش با هم زندگی می کنند.
نکته اصلی این داستان، موهای طلایی و بسیار بلند راپونزل بود که البته به داستان رودابه و زال نیز شباهت بسیار دارد. در شاهنامه نوشته شده است رودابه موهای بسیار بلندی داشت و آنها را پایین می انداخت تا زال بتواند بالا برود.
این همه مقدمه چینی کردیم بگوییم، در عصر حاضر هم دختری 12 ساله با موهای طلایی زندگی می کند که موهای بسیار بلند و فوق العاده زیبایی دارد